رادین جونرادین جون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

رادین عشق مامان وبابا

نازنین پسرم همین که تو را دارم بهترین هدیه ی, خدارو دارم

برای رادین باباش

بابايي سلام اميدوارم كه حالت خوب باشه الان ساعت سه وپنج دقيقه روز دوازدهم اذرماه سال نودويك امروز رادين بابا شيش روز كه بدنيا اومده من امروز ميخوام به يك چيز اعتراف كنم كه بعد  ماماني همه چيز من تويي شايد اولين باري كه توي بيمارستان نشونت دادن اون احساسيكه يه بابايي داره رو نداشتم ولي الان با اولين به اغوش گرفتنت تمام دنيا رو  بغل گرفتم امروز شيش روز از اين رويداد قشنگ ميگذره كه من هر لحظه دارم لحظه شماري ميكنم كه ساعت كار بابايي زودتر تموم بشه بيام خونه اون صورت قشنگتو نگاه كنم ازهمه مهمتر بوي قشنگتو حس كنم چون واقعا دليل بقيه عمرم رادين باباييه خيلي خيلي عاشقتم
12 آذر 1391

خاله لیلا

امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید گویی بساط عیش مداوم به من رسید نور ستاره ای در شب تولدش انگار که فرشته ای از ازل رسید تولد فرشته کوچکمان مبارک     سلام رادین عزیزم؛ عشق خاله تولدت مبارک عزیز دلم! خیلی خیلی خیلی خوشحالم که به دنیا اومدی؛ انشاا... که زیر سایه پدر و مادرت روزهای قشنگ زندگیتو پشت سر بذاری و به موفقیت های بزرگی در آینده برسی.       ...
6 آذر 1391

تولدت مبارک...

سلام رادین جون تولدت مبارک خیلی خیلی خوش اومدی     من هنوز ندیدمت ولی میدونم خیلی خوشجلیییییییی امروز کلی ذوق کردم هی واسه خودم شعر تولد تولد میخوندم     منتظرم خاله جون یا مامانی یا بابایی جونت بیان یه عکسی ازت بزارن من ذوق کنم واست    تولدتولد تولدت مبارک بیا شمع هارو فوت کن تا100 سال زنده باشی نه 100 سال کمه ایشالله همیشه زنده باشی   ...
6 آذر 1391

رادین جون

رادینم .عزیزم همه ی وجودم دیگه چیزی به دنیا اومدنت نمونده تقریبا 12 ساعت دیگه مامان فردا قراره که بره بیمارستان برای دیدنت لحظه شماری می کنم نه تنها من بلکه خیلی ها از قبیل خاله جون و مامان جون و بابا جون از خوشحالی خوابم نمی بره الان که ساعت 12 شبه اومدم آخرین پیغام و برات بزارم و برم  شاید تا 10 روز دیگه این آخرین پیغام از طرف من باشه البته بابا جون و خاله جون هستن که یادت کنن ولی من بعد از به دنیا اومدنت دوست داشتم که اولین نفر تو وبلاگت باشم که بهت تبریک بگم پسر گلم ولی خب الان هم دیر نشده از الان بهت میگم خوش اومدی پسر گلم ...
6 آذر 1391

رادین مامان

رادین مامان  2روزدیگه مونده تا چشمای قشنگت و به روی این دنیا باز کنی و زندگی پر از عشق من و بابا رو 100 هزار بار با قدم مبارکت عاشقانه تر کنی خیلی خوشحالم و 1 کوچولو  هم استرس دارم همش به اون لحظه ای فکر می کنم که به دنیا میایی و می خوام ببینم چه شکلی هستی ساک تو  بستم و منتظرم تا پس فردا بیاد .الان هم که دارم باهات درد و دل می کنم شب تاسوعاست و فردا هم عاشوراست شما پسر گلم قراره که پس فردا 2 شنبه 6 آذر ماه سال 91 به دنیا بیایی زودی بیا پسرم  خیییییییییییییییییلی دوستت دارم   ...
5 آذر 1391

رادین بابا

رادین بابایی سلام این اولین مطلبی هستش که من از طرف خودم میزارم و خیلی هم خوشحالم بابت وبلاگ قشنگت این مطلب رو درست 2 روز قبل از به دنیا اومدنت میزارم که جزیی از آرزوهاو کارهای مهم بابایی که می خوام برات انجام بدم من دوست دارم که ازت 1 فوتبالیست بسازم و به هر قیمتی هم که شده برای پیشرفتت این کارو انجام میدم  البته نظر خودت هم خیلی برام مهمه بعد اینکه بابایی علاقه ی زیادی به فوتبال ایتالیا و باشگاه یونتوس داره و بازیکن مورد علاقم هم الساندرو دل پیرو هستش در آخر هم بهت بگم که بی صبرانه منتظر به دنیا اومدنت هستم خیلی خیلی دوستت دارم ...
5 آذر 1391

نی نی کوچولو

نی نی کوچولو گل پسره خوشگله و با نمکه رو لپش یک خال داره موهاش صاف و طلایی چشماش درشت و روشنه دل می بره با اون لباش وقتی که لبخند می زنه همیشه توی دهنش یک شیشه یا پستونکنه نینی کوچو لو فقط کمی بزرگ تر از عروسکه بابایی اسم باباشه مامانشم مامان فاطی نی نی ما یکی یک دونست چون نداره خواهر یا برادری ...
1 آذر 1391

تنها خاله ی تو؛ خاله لیلا

  ممنون ازت خاله لیلا همه میدونن که شما تنها خاله ی عزیزمن هستی حالا صبر کن کم کم معرفی می کنم اقوامم و این نوشته از طرف رادین کوچولو هستش که هنوز به دنیا نیومده به مامانش گفت که مامانش به خاله جونش بگه   ...
1 آذر 1391
1